English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5437 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weakener U تضعیف کننده
attenuator U تضعیف کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fritillary U گل سرنگون
fritillaria U گل سرنگون
crown imperial U گل سرنگون
overthrows U سرنگون کردن
crashingly U قفل سرنگون
crashing U قفل سرنگون
crashes U قفل سرنگون
unseats U سرنگون کردن
nosediving U سرنگون شدن
nosedives U سرنگون شدن
nosedived U سرنگون شدن
verthrow U سرنگون سازی
nosedive U سرنگون شدن
one aircraft was shot down U سرنگون گردید
crashed U قفل سرنگون
crash U قفل سرنگون
unseating U سرنگون کردن
unseated U سرنگون کردن
overthrew U سرنگون کردن
overthrow U سرنگون کردن
overthrowing U سرنگون کردن
overthrown U سرنگون کردن
unseat U سرنگون کردن
fizzy U کف کننده
renunciant U کننده
hoppers U لی لی کننده
jaberer U پچ پچ کننده
hopper U لی لی کننده
squelcher U له کننده
squasher U له کننده
mitigatory U کم کننده
spurner U رد کننده
crusher U له کننده
mitigative U کم کننده
renunciant U رد کننده
abjurer or abjuror U کننده
mumbler U من من کننده
swooner U غش کننده
deletive U حک کننده
fillet U پر کننده
repudiationist U رد کننده
thinner U کم کننده
filleted U پر کننده
refutatory U رد کننده
refutative U رد کننده
filleting U پر کننده
skittish U رم کننده
crepitant U خش خش کننده
refuser U رد کننده
fillets U پر کننده
deflective U کج کننده
mauler U له کننده
syncopator U غش کننده
puffer U پف کننده
rebutter U رد کننده
solvent U اب کننده
percutient U دق کننده
commulator U یک سو کننده
attacking U تک کننده
sensor U حس کننده
attenuant U اب کننده
solver U حل کننده
prater U پچ پچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
bidders U کننده
surfy U کف کننده
bender U خم کننده
bidder U کننده
benders U خم کننده
trackers U پی کننده
solvents U اب کننده
whisperer U پچ پچ کننده
filler U پر کننده
ear-splitting U کر کننده
fillers U پر کننده
tracker U پی کننده
noncommittal U رد کننده
fluxing oil U اب کننده
bandwidth U یچ کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
prattfall U پچ پچ کننده
doer U کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com